شیعه واقعی

پایگاه اطلاع رسانی محبین اهل بیت علیهم السلام

شیعه واقعی

پایگاه اطلاع رسانی محبین اهل بیت علیهم السلام

امام رضا علیه السلام:
شیعیان ما کسانى هستند که تسلیم امر و نهى ما باشند، گفتار ما را سرلوحه زندگى در عمل و گفتار خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هر که چنین نباشد از ما نیست.
بحارالأنوار: ج 65، ص 167.

اثبات کفر عایشه و حفصه به خاطر دروغ بستن به رسول خدا

سید رسول حمندی | جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۳:۱۱ ب.ظ

اثبات کفر عایشه و حفصه به خاطر دروغ بستن به رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم و هم پیمان شدن علیه ایشان

یک وجه از هزاران وجه کفر عایشه و حفصه این است که به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دروغ بستند. بدین تقریب که:

اولاً: عایشه و حفصه بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلّم)، دروغ بستند.

ثانیاً: هر کس دروغ به رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) ببندد کافر است و جایگاه او در جهنم است.

نتیجه: عایشه و حفصه کافرند و در آتش جهنم معذبند.

ابتدا به اثبات صغرای می پردازیم و آن اینکه: عایشه و حفصه به رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) دروغ بستند:

یأَیهَُّا النَّبىِ‏ُّ لِمَ تحَُرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِى مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ . قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکمُ‏ْ تحَِلَّةَ أَیْمَانِکُمْ وَاللَّهُ مَوْلَئکمُ‏ْ وَهُوَ الْعَلِیمُ الحَْکِیمُ وَإِذْ أَسَرَّ النَّبىِ‏ُّ إِلىَ‏ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَکَ هَاذَا قَالَ نَبَّأَنىِ‏َ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ. إِن تَتُوبَا إِلىَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَجِبرِْیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَئکَةُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیرٌ. عَسىَ‏ رَبُّهُ إِن طَلَّقَکُنَّ أَن یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیرًْا مِّنکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَئبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَئحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَأَبْکاَرًا.

اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده بخاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مى‏کنى؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است. خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته و خداوند مولاى شماست و او دانا و حکیم است. (به خاطر بیاورید) هنگامى را که پیامبر یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى که وى آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتى از آن را براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود هنگامى که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه کسى تو را از این راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!» اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کارى از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند.امید است که اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرت‏کننده، زنانى غیر باکره و باکره!

مخالف و موافق اتفاق نظر دارند که این آیات درباره عائشه و حفصه نازل شده است؛

یوسف ابن جریح عن عطاء عن عبید بن عمر عن عائشه چنین نقل می کند که:

عُبیدَ بن عُمَیر یقول: سمعت عَائِشَةَ أَنَّ النبی کان یَمکُثُ عِندَ زَینبَ بِنتِ جَحشٍ وَیَشرَبُ عِندَهَا عَسَلًا فَتَوَاصَیتُ أنا وَحَفصَةُ أَنَّ أَیَّتَنَا دخل علیها النبی فَلتَقُل إنی أَجِدُ مِنکَ رِیحَ مَغَافِیرَ أَکَلتَ مَغَافِیر. فَدَخَلَ على إِحدَاهُمَا فقالت له: ذلک. فقال: لَا بَل شربتُ عَسَلًا عِندَ زَینَبَ بِنتِ جَحشٍ وَلَن أَعُودَ له. فَنَزَلَت «یا أَیُّهَا النبی لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لک» إلى «إن تَتُوبَا إلى اللَّهِ» لِعَائِشَةَ وَحَفصَةَ «وَإِذ أَسَرَّ النبی إلى بَعضِ أَزوَاجِهِ» لِقَولِهِ بَل شَرِبتُ عَسَلًا.

عبید بن عمیر مى‌گوید: از عائشه شنیدم که گفت: رسول خدا پیش زینب بنت حجش مى‌ماند و (شربت) عسل مى‌نوشید، من و حفصه بایکدیگر قرار گذاشتیم که رسول خدا پیش هر کدام از ما که آمد به او بگوئیم: از تو بوى مغافیر به مشام ما مى‌رسد، آیا مغافیر خورده‌ای؟ رسول خدا پیش یکى از آن‌ها آمد و او همین را گفت. رسول خدا فرمود: نه بلکه در خانه زینب بنت جحش عسل خورده‌ام؛ ولى دیگر تکرار نمى‌کنم؛ پس این ایه نازل شد «یا ایها النبى...»

صحیح البخاری، ج 5، ص 4964، ح4966، کِتَاب الطَّلَاقِ، بَاب «لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لک»

(اما معنای مغافیر: مغافیر، صمغى بود که از درختى به نام «رمث» یا «عُرفط» تراوش مى‏کرد؛ هرچند که بسیار شیرین بود؛ ولى بوى نامناسب و کریهى داشت. ابو منصور ازهرى در تهذیب اللغة مى‌نویسد: المغافیر: صمغ یسیل من شجر العرفط حُلو ، غیر أن رائحته لیست بطیّبة. مغافیر، صمغ شیرینى است که از درخت عرفط سرازیر؛ ولى بوى خوشى ندارد. تهذیب اللغة، ج 3، ص 222)

طبرى در تفسیر این آیات مى‌نویسد:

عن بن عباس قوله «یَأَیهَُّا النَّبىِ‏ُّ لِمَ تحَُرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ» إلى قوله «وَهُوَ الْعَلِیمُ الحَْکِیمُ» قال کانت حفصة وعائشة متحابتین وکانتا زوجتی النبی صلى الله علیه وسلم فذهبت حفصة إلى أبیها فتحدثت عنده فأرسل النبی صلى الله علیه وسلم إلى جاریته فظلت معه فی بیت حفصة وکان الیوم الذی یأتی فیه عائشة فرجعت حفصة فوجدتهما فی بیتها فجعلت تنتظر خروجها وغارت غیرة شدیدة فأخرج رسول الله صلى الله علیه وسلم جاریته ودخلت حفصة فقالت قد رأیت من کان عندک والله لقد سؤتنی فقال النبی صلى الله علیه وسلم والله لأرضینک فإنی مسر إلیک سرا فاحفظیه قالت ما هو قال إنی أشهدک أن سریتی هذه علی حرام رضا لک وکانت حفصة وعائشة تظاهران على نساء النبی صلى الله علیه وسلم فانطلقت حفصة إلى عائشة فأسرت إلیها أن أبشری إن النبی صلى الله علیه وسلم قد حرم علیه فتاته فلما أخبرت بسر النبی صلى الله علیه وسلم أظهر الله عز وجل النبی صلى الله علیه وسلم فأنزل الله على رسوله لما تظاهرتا علیه یا أیها النبی لم تحرم ماأحل الله لک تبتغی مرضاة أزواجک إلى قوله وهو العلیم الحکیم

از ابن عباس در تفسیر این آیه «یا ایها النبى ...» نقل شده است که گفت: عائشه و حفصه یکدیگر را دوست مى‌داشتند و هر دو همسر رسول خدا بودند. حفصه پیش پدرش رفته تا با او سخن بگوید، در این زمان رسول خدا یکى از کنیزان خود را خواست و با او در خانه حفصه ماندند و آن روزى بود که عائشه (پیش رسول خدا) مى‌آمد. حفصه وقتى برگشت رسول خدا و آن کنیز را در خانه خود یافت، منتظر خروج آن‌ها ماند و حسادت او به شدت به جوش آمد، وقتى رسول خدا کنیزش را فرستاد، حفصه وارد شد و گفت: من آن کسى را که نزد تو بودم دیدم، به خدا قسم که مرا ناراحت کردی، رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: به خدا سوگند که تو را راضى خواهم کرد، من رازى با تو در میان مى‌گذارم، آن را حفظ کن، حفصه گفت: آن راز چیست؟ فرمود: من پیش تو شهادت مى‌دهم که به خاطر رضایت تو همخوابى با او بر من حرام باشد. حفصه و عائشه که علیه زنان رسول خدا همدست بودند، پس حفصه پیش عائشه رفت و راز را با او در میان گذاشت و گفت: بشارت باد که رسول خدا همخوابى با کنیزان را بر خود حرام کرد. وقتى راز رسول خدا را فاش کرد، خداوند رسولش را از این قضیه آگاه کرد و هنگامى که آن دو بر ضدّ رسول خدا همدست شدند، خداوند این آیه را نازل کرد که اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مى‏کنى؟! ... .

جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج 28، ص 2197 .

پس تا به حال دو علت از علل اذیت و آزار پیامبر اکرم صیلی الله علیه واله وسلم که مربوط به این آیه است از منابع مخالفین ثابت شد.

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

 وجوه کفر و جهنمی بودن عایشه و حفصه (علیهمااللعنة)

1-به سبب کذب و دروغ بستن به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله و سلم

در قبیح بودن کذب و دروغ تردیدی نیست، خداوند در آیات زیادی از قرآن مردم را از این صفت رذیله بر حذر داشته است. حتی در قرآن بر دروغگویان لعنت و نفرین کرده است. چنانکه در آیه مباهله فرموده است:

مَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ

 پس هرکس بعد از علمی که برای تو حاصل شده است با تو محاجّه کرد بگو: بیائید تا پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان و خودی هایمان و خودی هایتان را فرا خوانیم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

آل عمران: 61.

پس طبق قرآن ثابت شد که: عایشه مورد لعن و نفرین خداوند قرار گرفته است.

دروغ گفتن جرم و جریره ای عظیم است اما دروغ بستن به پیامبر صلی الله علیه واله و سلم، جرم و جریره اش عظیم تر و خطیرتر است. از همین رو در بسیاری از کتب عامه و خاصه روایات شدید اللحنی در مورد دروغگویان به رسول خدا وارد شده است. به عنوان نمونه بخاری در کتاب العلم، باب 39، باب اثم من کذب علی النبی، ح106-109، روایات در این مورد را ذکر کرده است:

از امیرالمومنین از رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم روایت کرده است که:

قال النبی: لا تکذبوا علیّ فانه من کذب علی فلیلج النار

بر من دروغ نبندید هر کس بر من دروغ ببندد، جایگاه خود را در آتش آماده بداند.

همچنین در حدیث 107 وارد شده است که:

من کذب علیّ فلیتبوأ مقعده من النار

کسی که به من دروغ بندد پس جایگاه او از آتش جهنم پر می شود.

مسند أحمد بن حنبل، ج 1 ص 78 ، مجمع الزوائد، ج1، ص144

همچنین در حدیث 108 همان آدرس از بخاری از ابوهریره روایت شده است که:

قال النبی: من تعمد علیّ کذبا فلیتبوا مقعده من النار

کسی که از روی عمد بر من دروغ بندد پس جایگاه او از آتش جهنم پر می شود.

ح109: من یقل علی ما لم اقل فلیتبوا مقعده من النار

هر کس بگوید بر من آنچه را که من نگفته ام جایگاه خود را در آتش آماده بداند.

پس طبق روایات از صحیح ترین کتب مخالفین، ثابت شد که: در جهنّمی بودن فردی که به رسول خدا دروغ می بندد تردیدی نیست.

تا این جا کبرای قیاس منطقی ما ثابت شد. و آن اینکه عایشه هم مورد لعن الهی است و هم جایکاهش در آتش جهنم است

2- به سبب اذیت و آزار پیامبر صلی الله علیه واله وسلم

از اینکه پیامبر صلی الله علیه واله وسلم بر خود نوشیدن عسل را حرام کرده اند برمی آید که عایشه و حفصه در اذیت کردن پیامبر در این قضیه به شدت مبالغه کرده بودند. وگرنه با دو بار سؤال و جواب هیچ فردی آنقدر ناراحت نمی شود که حلالی را بر خود حرام کند آن هم پیامبری که واجد صبر الهیست. خصوصا اینکه چنان ایشان را در حد اضطرار قرارا دادند که حضرت مجبور شدند حلالی را بر خود حرام کنند و مخاطب به این خطاب قرار گیرند: یأَیهَُّا النَّبىِ‏ُّ لِمَ تحَُرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِى مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ. اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده بخاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مى‏کنى؟!

اذیت شدن پیامبر در این قضیه در تفسیر قرطبی نیز بیان شده که در سیر مطالب ذکر خواهد شد.

و طبق آیه قرآن افرادی که پیامبر را اذیت می کنند در دنیا و آخرت مورى لعن قرار کرفته اند:

ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة و اعدّ لهم عذابا مهینا (احزاب 57)

بدون شک کسانی که خدا و رسول را اذیت می کنند خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده و برآنان عذابی خوار کننده مهیا ساخته است.

3- به سبب همپیمان شدن و توطئه کردن علیه رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم

از روایات عامه به دست می آید آن دو زن علیه رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم همپیمان شدند:

چنانچه محمد بن اسماعیل بخارى در صحیح خود مى‌نویسد:

به نقل از خلیفه دوم مى‌نویسد که آن دو زنى که بر ضد رسول خدا همپیمان شده بودند، عائشه و حفصه بودند:

حدثنا عَلِیٌّ حدثنا سُفْیَانُ حدثنا یحیى بن سَعِیدٍ قال سمعت عُبَیْدَ بن حُنَیْنٍ قال سمعت بن عَبَّاسٍ یقول أَرَدْتُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ فقلت یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ من الْمَرْأَتَانِ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا على رسول اللَّهِ فما أَتْمَمْتُ کَلَامِی حتى قال عَائِشَةُ وَحَفْصَةُ.

از ابن عباس نقل شده است که مى‌گفت: مى‌خواستم از عمر سؤال کنم که اى امیرمؤمنان ! آن دو زنى که بر ضدّ رسول خدا هم‌پیمان شدند، چه کسانى بودند؟ سخنم را تمام نکرده بودم که عمر گفت: حفصه و عائشه بودند.

صحیح البخاری، ج 4، ص 1868، ح4630، کِتَاب التفسیر ، بَاب: وَإِذْ أَسَرَّ النبی إلى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا،

و در جائى دیگر مى‌نویسد:

عَنْ عُبَیْدِ بْنِ حُنَیْن، أَنَّهُ سَمِعَ ابْنَ عَبَّاس یُحَدِّثُ أَنَّهُ قَالَ مَکَثْتُ سَنَةً أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ عَنْ آیَة، فَمَا أَسْتَطِیعُ أَنْ أَسْأَلَهُ هَیْبَةً لَهُ. حَتَّى خَرَجَ حَاجًّا فَخَرَجْتُ مَعَهُ فَلَمَّا رَجَعْتُ وَکُنَّا بِبَعْضِ الطَّرِیقِ عَدَلَ إِلَى الأَرَاکِ لِحَاجَة لَهُ قَالَ: فَوَقَفْتُ لَهُ حَتَّى فَرَغَ سِرْتُ مَعَهُ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَنِ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا عَلَى النَّبِیِّ مِنْ أَزْوَاجِهِ فَقَالَ تِلْکَ حَفْصَةُ وَعَائِشَةُ. قَالَ فَقُلْتُ وَاللَّهِ إِنْ کُنْتُ لأُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْ هَذَا مُنْذُ سَنَة، فَمَا أَسْتَطِیعُ هَیْبَةً لَکَ.

ابن عباس مى‌گوید: یک سال منتظر ماندم تا شاید بتوانم از عمر در باره یک آیه قرآن چیزى بپرسم؛ ولى نتوانستم؛ چون ترس از عمر اجازه نمى‌داد.

تا اینکه قصد سفر حج کرد، من نیز با او همراه شدم، هنگام بازگشت، در میان راه براى قضاى حاجت به طرف محل پر درختى رفت، من ایستادم تا او فارغ شد، به او ملحق شدم و گفتم:‌ اى امیر مؤمنان! آن دو زنى که از بین زنان رسول خدا براى مقابله با آن حضرت پشت به پشت هم دادند (هم پیمان شدند) چه کسانى بودند؟ عمر گفت:‌ آن دو حفصه و عائشه هستند.

گفتم: قسم به خدا یک سال است که مى‌خواستم این سؤال را از تو بپرسم؛ اما ترس از تو اجازه نمى‌داد.

صحیح البخاری، ج 4، ص 1866، ح4629، کتاب التفسیر، بَاب تَبْتَغِی مرضات أَزْوَاجِکَ.

و باز در جاى دیگر نقل مى‌کند:

حدثنا سُلیمَانُ بن حَربٍ حدثنا حَمَّادُ بن زَیدٍ عن یحیى بن سَعِیدٍ عن عُبَیدِ بن حُنَینٍ عن بن عَبَّاسٍ قال لَبِثْتُ سَنَةً وأنا أُرِیدُ أَن أَسْأَلَ عُمَرَ عن المَرأَتَینِ اللَّتَینِ تَظَاهَرَتَا على النبی فَجَعَلتُ أَهَابُهُ فَنَزَلَ یَوْمًا مَنْزِلًا فَدَخَلَ الْأَرَاکَ فلما خَرَجَ سَأَلْتُهُ فقال عَائِشَةُ وَحَفصَةُ

از ابن عباس نقل شده است که یکسال صبر کردم تا از عمر سال کنم که آن دو زنى که بر ضدّ رسول خدا همپیمان شده بودند، چه کسانى بودند؟ اما از ترس او نمى‌توانستم؛ تا این که روزى به منزلى رسیدیم و عمر وارد محل پُر درختى (براى قضاى حاجت) شد و هنگامى خارج شد سؤالم را مطرح کردم و او گفت: آن دو زن عائشه و حفصه بودند.

صحیح البخاری، ج 5، ص2197، ح5505، کِتَاب اللِّبَاس، بَاب ما کان النبی صلى الله علیه وسلم یَتَجَوَّزُ من اللِّبَاسِ وَالْبُسْطِ.

مسلم نیشابورى نیز همین روایت را در صحیح خود به صورت دیگرى نقل کرده است :

وحدثنا أبو بَکرِ بن أبی شیبۀ وَ زُهیرُ بن حَربٍ واللفظ لِأَبِی بَکرٍ قالا حدثنا سُفیَانُ بن عُیَینَةَ عن یحیى بن سَعِیدٍ سمع عُبَیْدَ بن حُنَینٍ وهو مولى العَبَّاسِ قال سمعت بن عَبّاسٍ یقول کنت أُرِیدُ أَن أَسأَلَ عُمَرَ عن الْمَرأَتَینِ اللَّتَیْنِ تَظَاهَرَتَا على عَهْدِ رسول اللَّهِ فَلَبِثتُ سَنَةً ما أَجِدُ له مَوضِعًا حتى صَحِبتُهُ إلى مَکَّةَ فلما کان بِمَرِّ الظَّهرَانِ ذَهَبَ یقضى حَاجَتَهُ فقال أَدرِکِی بِإِدَاوَةٍ من مَاءٍ فَأَتَیتُهُ بها فلما قَضَى حَاجَتَهُ وَرَجَعَ ذَهَبْتُ أَصُبُّ علیه وَذَکَرتُ فقلت له یا أَمِیرَ الْمُؤمِنِینَ من المَرأَتَانِ فما قَضَیتُ کَلَامِی حتى قال عَائِشَةُ وَحَفصَةُ

از ابن عباس نقل شده است که مى‌گفت: مى‌خواستم از عمر سؤال کنم که آن دو زنى که بر ضدّ رسول خدا همپیمان شده بودند، چه کسانى بودند؛ یکسال صبر کردم و مکان مناسبى پیدا نمى‌شد؛ تا این که در مسافرت مکه همراه او شدم، وقتى به منطقه مر الظهران رسیدیم، عمر براى قضاى حاجت رفت؛ سپس گفت: برایم آب بیاور و من براى او آب بردم، وقتى کارش تمام شد و برگشت پیش او رفتم و سؤالم را مطرح کردم ، سخنم به پایان نرسیده بود که عمر گفت: آن دو زن عائشه و حفصه بودند.

صحیح مسلم، ج 2، ص 1110، ح1479، کِتَاب الطَّلَاقِ، بَاب فی الْإِیلَاءِ وَاعْتِزَالِ النِّسَاءِ وَتَخْیِیرِهِنَّ وَقَوْلِهِ تَعَالَى وَإِنْ تَظَاهَرَا علیه

قرطبى، مفسر مشهور مخالفین در تفسیر این آیات مى‌نویسد:

قوله تعالى : «إِن تَتُوبَا إِلىَ اللَّهِ» یعنی حفصة وعائشة حثهما على التوبة على ما کان منهما من المیل إلى خلاف محبة رسول الله«فَقدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا» أی زاغت ومالت عن الحق وهو أنهما أحبتا ما کره النبی ...

قوله تعالى: «وَإِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ» أی تتظاهرا وتتعاونا على النبی صلى الله علیه وسلم بالمعصیة والایذاء.

این سخن خداوند « اگر آن دو توبه کنند به سوى خداوند» یعنى حفصه و عائشه که خداوند آن را براى توبه تحریک مى‌کند؛ چرا که آن‌ها بر انجام چیزى که رسول خدا صلى الله علیه وآله آن‌ها را دوست نداشت تمایل پیدا کردند . فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا ؛ یعنى آن‌ها از حق منحرف شده و چیزى را دوست داشتند که رسول خدا آن را دوست نداشت ... .

معنى این فرمایش خداوند: (وإن تظاهرا علیه) این است که اگر شما دو نفر به کمک یکدیگر پیامبر را با نا فرمانى واذیت وآزار مورد بى مهرى قرار دهید.

الأنصاری القرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج 18، ص 189، ذیل آیه.

4. به سبب اعراض رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم از عایشه و حفصه علیهماالعنة در این جریان

قرطبى در باره نهایت مدت قهر کردن تصریح مى‌کند که رسول خدا صلى الله علیه وآله، به خاطر همپیمان شدن عائشه و حفصه علیه آن حضرت ، یک ماه با آن دو قهر بوده است :

وهذا الهجر غایته عند العلماء شهر کما فعل النبی صلى الله علیه وسلم حین أسر إلى حفصة فأفشته إلى عائشة وتظاهرتا علیه.

نهایت قهر کردن با دیگران از دیدگاه علما یک ماه است؛ چنانچه رسول خدا در هنگامى حفصه راز آن حضرت را پیش عائشه فاش کرد و آن‌ها علیه رسول خدا همپیمان شدند، این چنین کرد.

الأنصاری القرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج 5، ص 172،

این اعراض رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در حالیست که حضرت طبق آیه قرآن مأمور است که از جاهلین و مشرکین اعراض کند:

فاعرض عنهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلاً (نساء81) پس از منافقان اعراض کن و توکل بر خدا کن که تنها خدا برای تو کافیست.

واصبر علی ما یقولون واهجرهم هجرا جمیلا (مزمل10) بر طعن یاوه گویان و کفار صبر کن و از آنها دوری گزین دوری گزیدن نیکو.

بنابراین از معتبرترین کتب عمری ها یعنی صحیح بخاری و مسلم و از معتبرترین فرد نزد عمری ها یعنی خود عمر بن الخظاب علیه اللعنۀ ثابت شد که آن دو زنی که علیه رسول خدا هم پیمان شده اند عایشه و حفصه بودند.

دشمنی رسول خدا ولو ظاهر نشود سبب کفر است چه رسد که علیه رسول خدا بخواهند تظاهر کنند یعنی پشت به پشت هم شده و این امر را ظاهر کرده اند. لدا خداوند با خطاب شدیدی علیه این دو زن اینگونه تهدید می کند که:

وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَجِبرِْیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَئکَةُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیرٌ

کأن خداوند علیه عایشه و حفصه لشکرکشی می کند و می کوید اکر شما دو زن علیه او همپیمان شوید خدا یار رسولش و جبرییل و صالح مومنین خواهد بود

و نکته مهم اینجاست که خدا اینکونه تشخیص داد که کفر و ستیز این دو زن در برابر رسول را در قرآن کتاب خود که تا قیامت برای بشر هدایت است ذکر کند. و همه به کفر این دو زن پی ببرند.

همچنین از مطاعن این دو زن در این قضیه حیا نکردن در برابر سرور رسولان الهی صلی الله علیه واله و سلم طعن مهم دیکری است که این دو شامل آن می شوند.

از همین جا نیز واضح می شود که این دو معتقد به رسالت ایشان نبودند. پیامبری که از خبرهای غیبی آسمانها خبر می دهد و هر جه از قیامت بفرماید قبول می کنیم جکونه او را در کوجکترین امر جزیی و شخصیشان تکدیب می کنند؟!

  • سید رسول حمندی

حفصه

عایشه

مطاعن

کفر

دروغ

لعن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی