شیعه واقعی

پایگاه اطلاع رسانی محبین اهل بیت علیهم السلام

شیعه واقعی

پایگاه اطلاع رسانی محبین اهل بیت علیهم السلام

امام رضا علیه السلام:
شیعیان ما کسانى هستند که تسلیم امر و نهى ما باشند، گفتار ما را سرلوحه زندگى در عمل و گفتار خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هر که چنین نباشد از ما نیست.
بحارالأنوار: ج 65، ص 167.

اگر او نبود هیچ کس نبود

سید رسول حمندی | پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۴۳ ق.ظ

خداوند به برکت وجود آن حضرت‏ علیه السلام تو و هر موجودی را آفرید و اگر او نبود هیچ کس نبود، بلکه اگر او نبود نه زمین وجود می‏یافت و نه فلک،

 

بر این معنی روایاتی دلالت دارد از جمله:



1 - از توقیعات شریفه آن حضرت در کتاب الاحتجاج آمده است که فرمود: «وَنَحْنُ صَنائِعِ رَبِّنا وَالخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا...» [1] .


البته معنی این سخن بر دو وجه وارد است:

یکی همان است که در توقیع دیگری در همان کتاب آمده:


جماعتی از شیعیان اختلاف کردند در این‏که آیا خداوند، آفرینش و روزی دادن مخلوق را به ائمه‏علیهم السلام واگذار کرده؟

 

پس عدّه‏ای گفتند: این محال است، زیرا که اجسام را کسی جز خدای نمی‏تواند خلق کند.

 

ولی عدّه‏ای دیگر گفتند: خداوند قدرت خلق را به ائمه‏علیهم السلام واگذار نموده است و آنان آفریده و روزی بخشیده‏اند

و در این مسأله اختلاف شدیدی بین آن‏ها درگرفت،

تا این‏که شخصی پیشنهاد کرد که چرا به سراغ ابوجعفر محمد بن عثمان نمی‏روید که از او سؤال کنید

تا حقّ را برای شما آشکار سازد؟

چون که راه به سوی امام زمان‏علیه السلام اوست، همه به این معنی راضی شدند و نامه‏ای به ابوجعفر نوشتند.

در آن نامه مسأله را توضیح دادند، پس از طرف امام عصر - عجّل اللَّه فرجه الشریف - توقیع آمد که:

 

خداوند تعالی خود اجسام را آفریده و روزی‏ها را تقسیم کرد، زیرا که نه جسم است و نه در جسمی حلول کرده، هیچ چیز مثل او نیست و او است شنوای بینا، و امّا امامان؛ از خداوند تعالی درخواست می‏کنند و او می‏آفریند و او روزی می‏دهد به خاطر اجابت درخواست آن‏ها و تعظیم حقّ ایشان. [2] .



حاصل این وجه این‏که: امام زمان و پدران بزرگوارش‏علیهم السلام واسطه هستند در رساندن فیض‏های الهی به سایر مخلوقات و به همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که:

 

«أَیْنَ السَّبَبُ المُتَّصِلُ بَیْنَ الأَرْضِ وَالسَّماءِ»؛ کجاست آن وسیله‏ای که فیوضات آسمان را به ا هل زمین می‏رساند. البته نسبت دادن فعل به سبب و واسطه در لغت و عرف بسیار است.



وجه دوم این‏که: مقصود از آفرینش تمام آنچه خداوند متعال آفریده،آن حضرت و پدران طاهرینش می‏باشند،

یعنی این‏ها علّت‏غایی آفرینش هستند و آنچه هست به خاطر این‏ها آفریده شده است.

 

مؤیّد این وجه روایتی است که از امیر المؤمنین علی‏علیه السلام آمده: «نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا وَالخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُ لَنا» [3] و احادیث فراوانی بر این معنی دلالت دارد،

 

از جمله: روایت مستندی است که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از حضرت علی بن موسی الرضاعلیه السلام، از پدرش موسی بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علی، از پدرش علی بن الحسین، از پدرش حسین بن علی، از پدرش علی بن ابی طالب (علیهم السلام) آورده است که پیغمبر اکرم‏صلی الله علیه وآله فرمود:

 

خداوند مخلوقی از من بهتر نیافریده و آفریده‏ای نیست که نزد او گرامی‏تر از من باشد.



علی‏علیه السلام فرماید: عرض کردم:

یا رسول اللَّه! تو بهتری یا جبرئیل؟

فرمود: یا علی! خداوند تبارک و تعالی پیغمبران مرسل را بر فرشتگان مقرّب خویش برتری داده و مرا بر همه پیغمبران و مرسلین برتری بخشیده.

 

و ای علی! بعد از من برتری از آنِ تو و امامان بعد از توست، زیرا که فرشتگان خدمتگزار ما و دوستان ما هستند.

ای علی! آنان که عرش خدا را حمل نموده و یا اطراف آنند، تسبیح به حمد پروردگارشان گویند و برای آنان که به ولایت ما گرویدند، طلب آمرزش کنند.

ای علی! اگر ما نبودیم خداوند آدم و حوا و بهشت و دوزخ و آسمان و زمین را نمی‏آفرید، چگونه ما از فرشتگان برتر نباشیم و حال آن که در توحید و خداشناسی پیشی گرفتیم، و در معرفت و تسبیح و تقدیس و تهلیل پروردگارشان عزّوجلّ بر آن‏ها سبقت جستیم،

 

زیرا که نخستین چیزی که خداوند آفرید ارواح ما بود، خداوند ما را به توحید و تمجید خود گویا ساخت،

سپس فرشتگان را آفرید و چون ارواح ما را یک نور مشاهده کردند امور ما را عظیم شمردند،

 

پس ما تسبیح گفتیم تا فرشتگان بدانند که ما هم مخلوق هستیم و آفریدگار از صفات ما منزّه است،

 

از تسبیح ما ملائکه نیز تسبیح گفتند و خدا را از صفات ما منزّه دانستند، و چون عظمت مقام ما را مشاهده کردند، ما تهلیل گفتیم تا ملائکه بدانند که الهی به جز اللَّه نیست،

 

پس هنگامی که بزرگی محلّ [و مقام] ما را دیدند، خداوند را تکبیر گفتیم تا بدانند که خدا بزرگ‏تر از آن است که درک شود و موقعیت او عظیم است، و ما خدایانی نیستیم که واجب باشد در عرض خدا، یا در مرتبه پایین‏تری عبادت شویم.

 

پس هنگامی که قدرت و قوّه ما را دیدند، گفتیم: «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ العَلِیِّ العَظِیمِ»؛ یعنی هیچ توان و نیرویی جز به خداوند بلندمرتبه بزرگ نیست -

تا بدانند که هیچ نیرو و قدرتی نیست جز از ناحیه خداوند، و چون نعمتی را که خداوند به ما داده و طاعت ما را واجب فرموده، مشاهده کردند، «الحمد للَّه» گفتیم تا بدانند که حقوق خداوند متعال بر ما از جهت نعمت‏هایی که به ما ارزانی داشته است چه می‏باشد - پس فرشتگان نیز «الحمد للَّه» گفتند.

 

بنابراین فرشتگان به وسیله ما به معرفت و تسبیح و تهلیل و تمجید خداوند متعال راهنمایی شدند.

 

سپس وقتی خداوند متعال آدم را آفرید، ما را در پشت او سپرد و به فرشتگان دستور فرمود تا به خاطر تعظیم و احترام ما که در پشت آدم بودیم برای او سجده کنند،

در واقع سجده آن‏ها بندگی خداوند و احترام و اطاعت آدم بود که ما در پشتش بودیم،

و چگونه از ملائکه افضل نباشیم و حال آن‏که همه آن‏ها برای آدم سجده کردند،

و هنگامی که مرا به آسمان‏ها بردند، جبرئیل فصول اذان را دو به دو ادا کرد و دو به دو اقامه گفت.

سپس گفت: ای محمد! جلو بایست [برای نماز] . گفتم: ای جبرئیل بر تو پیشی بگیرم؟ گفت: آری زیرا که خدای تبارک و تعالی پیغمبرانش را بر همه فرشتگان برتری داده و تو را به خصوص برتری بخشیده است.

من جلو ایستادم و برای آنان اقامه نماز کردم و به این کار فخر فروشی ندارم، و چون به حجاب‏های نور رسیدیم،

جبرئیل به من گفت: پیش برو. امّا خودش همانجا ماند. گفتم: ای جبرئیل! در چنین جایی از من جدا می‏شوی؟

گفت: خداوند به من دستور داده که از این‏جا فراتر نروم که اگر از آن بگذرم پرهایم بسوزد؛ زیرا که از حدود پروردگارم تجاوز کرده‏ام.



پس خداوند مرا به طور ناگفتنی در نور فرو برد و تا انجا که خدا خواسته بود در ملکوتش منتهی شدم.

آن‏گاه ندا رسید: یا محمد!

گفتم: لَبَّیْکَ رَبِّی وَسَعْدَیْکَ تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ.

باز ندا شدم: یا محمد! تو بنده من هستی و من پروردگار توام، مرا عبادت کن و بر من توکل نمای؛

 

زیرا که تو نور من در بندگانم و رسول من در مخلوقاتم و حجّت من در آفریدگانم می‏باشی، بهشتم را برای کسی که از تو پیروی کند آفریدم و دوزخم را برای آن کس که نافرمانیت نماید قرار دادم؛ و کرامت خود را برای اوصیای تو واجب نمودم و ثوابم را برای پیروان تو لازم ساختم.

 

گفتم: پروردگاراً اوصیای من کیانند؟

 

پس ندا شدم که: ای محمد! اوصیای تو همان‏ها هستند که بر ساق عرش نامشان نوشته شده است. اوّل آنان علی بن ابی طالب و آخرین ایشان مهدی امّت من است.



گفتم: پروردگارا آنان اوصیای پس از منند؟

ندا رسید: ای محمد! آنان بعد از تو اولیا و احبّا و اصفیا و حجج من هستند و اوصیا و خلفای تو و بهترین خلق بعد از تو می‏باشند.

قسم به عزّت و جلالم که دینم را به وسیله ایشان ظاهر می‏کنم و کلمه‏ام را به وجود آنان بلند می‏نمایم

و زمین را به آخرین ایشان از دشمنانم پاک می‏کنم و مشارق و مغارب زمین را ملک او و بادها را در تصرّف و تسخیر او قرار می‏دهم، و گردن‏های سخت را برای او رام می‏گردانم و او را بر وسائل پیروزی مسلّط می‏گردانم

و با لشکریانم کمکش می‏کنم و با فرشتگانم مددش می‏رسانم تا دعوت مرا بلند و خلق مرا بر توحید من جمع سازد. سپس ملک او را استمرار دهم و حکومتش را به دست توانای خود دست به دست تا روز قیامت ادامه دهم.

«وَالحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ العالَمِینَ وَالصَّلاةُ عَلی نَبِیِّنا وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً» [4] .

 

 
[1] الاحتجاج: 278:2.

[2] الاحتجاج: 284:2.


[3] در نهج البلاغه، نامه 28 چنین آمده: «فَإِنَّا صَنائِعُ رَبِّنا وَالنَّاسُ بَعْدُ صَنائِعُ لَنا» یعنی: پس همانا ما ساخته شده پروردگارمان هستیم و مردم برای ما ساخته شده‏اند. (مترجم).


[4] کمال الدین: 254:1.

منبع:http://janamoni.blogfa.com

  • سید رسول حمندی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی