ای مالک..
- ۰ نظر
- ۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۳۱
دیــــــدم هَنــــــوزَم اَثــــرِ تـــــــــــــازیانِه ها
مــــاندِه بِه جـــای جــــایِ تـَنَت ، باوَرم نَشد
دســــــــــتم که به بـــــــــازویــت رســــــــید
...آهــــــــــــــــــــــــــــــــ ســــــوختَــــــــــم
هَرگِــز سُـکوت و سـوخــــتَنت بـــــاوَرم نَشد
اینــــکِه چِه کَــرد ضَربهء مِســـــــــمار با تو تا
...اِمـشَب که خـون شُدِه کَفَنَـــت باوَرم نَشد
ســــلام... .
اگه عید داری تبریک ولی به من تبریک نگو،آخه من امسال عید ندارم مَریض
دارم.... .
دو ماهو نیمه حال مادرم بدجوری وخیمه،همه میان خونمون ،عید دیدنی نه
برای عِیادت میان....... .
هرکی میاد عِیادتش با بَغَلی پِچ پِچ میکنه،نمیدونم چی میگن ولی هرچی
هَس
بده آخه خواهرم وقتی گوش تیز کرده بود ببینه چی میگن، یهو بُغضش تِرِکید و زد زیر
گریه..... .
چه خبره نمیدونم ولی میگن مادرمون رَفتنیه... .
.
هرچی به داداشم التماس میکنم بگه اون روز چی شد که مامان حالش بَد شد
یا چرا لکنت گرفتی،گِریَش میگیره دَر میره... .
راستی خواهرمَم چَن روزه موهاش شونه نَخورده... .
بابامَم که مِثِ غریبه ها شده.. .
.
اره ما امسال عید نداریم مریض داریم،بیخیال حرف زیاده
فقط تورو به صبر و غربت بابام برای مادرم دُعا کن . . .
وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد
چشمان غصّه دار فلک پر ستاره شد
ناموس کبریا وسط کوچه های تنگ
محصور یک شقی صفتِ بدقواره شد
تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست
داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت قاره شد
با پنجه وسعت فدک اش را وجب گرفت
سیلی برای غصب فلک راه چاره شد
گفتند مست بود و صدایی نمی شنید
آنقدر زد که غنچه یاس اش عصاره شد
پا زد که بارِ شیشه ی آنرا بیفکند
اوّل نشد ولی چو لگد زد دوباره شد
چادر به پای مادر سادات گیر کرد
افتاد روی خاک و دلش پر شراره شد
گفتند یک طرف زده سیلی ولی حسن
پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد
الهی ! از غفلت هایمان هزار شکایت،از پرده پوشی هایت هزاران حکایت و اینکه
ماییم در انتظار هزاران عنایت،تا مگر به کوی تو ره جوییم از شاهراه هدایت!
اللَّهُمَّ صَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هزار و یکصد و هفتاد و اندیست
جهان بی تاب از هجران مهدیست
همان اندازه هم مولا غریب است
ز شادی های دنیا بی نصیب است
دوچشمانش همیشه خون فشان است
اگر چه مهدی صاحب زمان است
به فرمان خداوند تعالی
اسیر غیبت کبری ست مولا
پریشان از فساد این جهان است
دلش خون از گناه شیعیان است
اگر ما شیعه ایم و حق پرستیم
چرا پس ما دل او را شکستیم ؟
اگر کافر طریقش اشتباه است
چرا پس شیعه هم غرق گناه است؟
چرا ما بی وفاییم و جفاکار
ندارد چشم امید او به اغیار
توقع دارد از شیعه نه هرکس
نه سنی و نه وهابی ناکس
مگر ما با خدا عهدی نبستیم
چرا پس این همه پیمان شکستیم؟؟؟؟
التماس دعا
یامهدی
خانه امیرالمومنین و فاطمه زهرا(ع) تنها خانهای بود که یک درب به داخل مسجد النبی (ص) و یک درب به بیرون داشت. (و سدّ الابواب الّا بابه)
این خانه چند بار مورد تعدّی و حرمت شکنی قرار گرفت. عبدالملک مروان این خانه را تخریب نمود.(مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 211) و در موقع اخذ بیعت برای خلافت خلیفه اول و برای تثبیت موقعیت او این خانه مورد هجوم واقع شده و به آتش کشیده شد.
حتما به ادامه بروید...
قسمت اول - از صفای ضریح دم نزنید (شعر خوانی)
قسمت دوم - شب است و مانده علی که چه ها کند (روضه)
قسمت سوم - شب شبه بی مادریه بزن به سینه ات نوکر (زمینه)
قسمت چهارم - ای شاه کرم یا مولا (شور)
قسمت پنجم - مست سبوی فاطمه ام (شور)
قسمت ششم - گفتن نگو ، بزار بگم ، نامردم اگه نگم ، تو صاحبی منم سگم (شور)
قسمت هفتم - مرا عاشقانه به بالا ببر (واحد)
قسمت هشتم - زهرا بودی همیشه یار من (واحد)
الهی داد از این دل داد از این دل
کنار قبر زهرا
کرده منزل
بگو زهرا زجا خیزد ببیند
که اشک دیده کرد خاک او گل
شهادت حضرت
فاطمه(س) تسلیت باد
::
ای تاج سر عالم و آدم زهرا
از کودکی ام دل به تو دادم زهرا
آن روز که من
هستم و تاریکی قبر
جان حسنت برس به دادم زهرا
::
امشب دل سنگ کوچه ها می گرید
یک شهر خموش و بی صدا می گرید
تشییع جنازه
غریب زهراست
تابوت به حال مرتضی می گرید