سالروز وفات مادر ادب،حضرت ام البنین تسلیت باد...
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم فدای یک سر موی حسین، عباسم
سالروز وفات مادر ادب،حضرت ام البنین تسلیت باد...
- ۰ نظر
- ۰۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۰
رسول اکرم (ص) می فرمایند:
مَن أخلَصَ لِلّهِ أربَعینَ صَباحا ظَهَرَت ینابیعُ الحِکمَةِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ.
هر کس چهل روز خود را براى خدا خالص کند چشمه هاى حکمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود.
و همچنین امام باقر(علیه السلام) می فرمایند:
هر
که چهل روز، ایمانش را براى خدا خالص گرداند، خداوند، محبّت دنیا را از دل
او بیرون مى کند و بینشى به وى عطا مى کند که درد و درمان خویش را بداند و
حکمت را در دل او جاى دهد.
دراین جا ،
به تبیین چند ویژگی برجسته امیرمؤمنان از نگاه ابن ابیالحدید
میپردازیم: گرچه پرداختن به تمامی ابعاد و شخصیت آن حضرت، کتاب مفصلی
میطلبد:
1.سرچشمه فضایل: علی(ع) سرچشمه تمامی فضائل و کمالات انسانی
است. هر ویژگی وصفتی که یک انسان کامل را لازم است، حد اعلا آن در وجود
مقدس وصی و جانشین پیامبر اسلام(ص) هویدا است. ابن ابی الحدید در مقدمه شرح
نهج البلاغه مینویسد: "چه بگویم درباره بزرگمردی که هر فضیلت به او باز
میگردد و هرفرقه به او پایان میپذیرد و هر طایفه او را از خود میداند،
او سالار همه فضایل وسرچشمه آن و یگانه مرد و پیشتاز عرصه آنها است، همه
فضیلتها را داراست و هرکس پس از او در هر فضیلتی، درخشش پیدا کرده است، از
او پرتو گرفته است و از او پیروی کرده و در راه اوگام نهاده است".۲
دیــــــدم هَنــــــوزَم اَثــــرِ تـــــــــــــازیانِه ها
مــــاندِه بِه جـــای جــــایِ تـَنَت ، باوَرم نَشد
دســــــــــتم که به بـــــــــازویــت رســــــــید
...آهــــــــــــــــــــــــــــــــ ســــــوختَــــــــــم
هَرگِــز سُـکوت و سـوخــــتَنت بـــــاوَرم نَشد
اینــــکِه چِه کَــرد ضَربهء مِســـــــــمار با تو تا
...اِمـشَب که خـون شُدِه کَفَنَـــت باوَرم نَشد
ســــلام... .
اگه عید داری تبریک ولی به من تبریک نگو،آخه من امسال عید ندارم مَریض
دارم.... .
دو ماهو نیمه حال مادرم بدجوری وخیمه،همه میان خونمون ،عید دیدنی نه
برای عِیادت میان....... .
هرکی میاد عِیادتش با بَغَلی پِچ پِچ میکنه،نمیدونم چی میگن ولی هرچی
هَس
بده آخه خواهرم وقتی گوش تیز کرده بود ببینه چی میگن، یهو بُغضش تِرِکید و زد زیر
گریه..... .
چه خبره نمیدونم ولی میگن مادرمون رَفتنیه... .
.
هرچی به داداشم التماس میکنم بگه اون روز چی شد که مامان حالش بَد شد
یا چرا لکنت گرفتی،گِریَش میگیره دَر میره... .
راستی خواهرمَم چَن روزه موهاش شونه نَخورده... .
بابامَم که مِثِ غریبه ها شده.. .
.
اره ما امسال عید نداریم مریض داریم،بیخیال حرف زیاده
فقط تورو به صبر و غربت بابام برای مادرم دُعا کن . . .
وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد
چشمان غصّه دار فلک پر ستاره شد
ناموس کبریا وسط کوچه های تنگ
محصور یک شقی صفتِ بدقواره شد
تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست
داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت قاره شد
با پنجه وسعت فدک اش را وجب گرفت
سیلی برای غصب فلک راه چاره شد
گفتند مست بود و صدایی نمی شنید
آنقدر زد که غنچه یاس اش عصاره شد
پا زد که بارِ شیشه ی آنرا بیفکند
اوّل نشد ولی چو لگد زد دوباره شد
چادر به پای مادر سادات گیر کرد
افتاد روی خاک و دلش پر شراره شد
گفتند یک طرف زده سیلی ولی حسن
پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد