شیعیان حاجی شدند چون دور حیدر گشته اند
بر دل یاقوت با خط طلا بنوشته اند
شیعیان حاجی شدند چون دور حیدر گشته اند
هر که با حیدر نباشد مطمئنا کافر است
هل سنت دور کعبه از ازل ول گشته اند
- ۰ نظر
- ۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۱
بر دل یاقوت با خط طلا بنوشته اند
شیعیان حاجی شدند چون دور حیدر گشته اند
هر که با حیدر نباشد مطمئنا کافر است
هل سنت دور کعبه از ازل ول گشته اند
بسم الله الرحمن الرحیم
سروده حسن بهاری
شعر مناظره (حره) دختر حلیمه با حجاج:
قصریست بس مخوف و در او حاکمی عنود
در نزد او زنی ز علی مدح می سرود
بُد حرّه نام زن ز محبّین مرتضی
حجّاج حاکم است ولی پست و بس دغا
گفتا خبر رسیده علی را تو از وفا
برتر شمرده ای ز دو اصحاب مصطفی
پاسخ بده وگرنه سرت را جدا کنم
این کار را برای رضای خدا کنم
زن گفت ای امیر دمی کن تو یک نظر
بر محضرت خلاف رساندند این خبر
مناظره (حره) دختر حلیمه با حجاج:
«حرّه»
دختر«حلیمه سعدیّه» از شیر زنان صدر اسلام بر حجّاج وارد شد.[۱] حجاج از
طرز ورود و بی اعتنایی او به دستگاه حکومتش دانست که این زن یک بانوی عادی
نیست بلکه از متانت و عظمت روحی فوقالعادهای برخوردار است. پس از اندکی
تأمّل پرسید: «حرّه دختر حلیمه توئی؟»
در پاسخ گفت: «فراسهُ مِنْ غیرِ مؤمنٍ» یعنی ای غیر مؤمن درست فهمیدی.
حجاج
گفت: «من مدّتهاست در انتظار دیدار توام. به من گفتهاند که عقیده تو این
است که علی افضل اصحاب پیغمبر است و تو علی را بر ابوبکر و عمر و عثمان
ترجیح دادهای».
حرّه گفت: «به شما دروغ گفتهاند چرا که عقیده من
درباره امیرالمؤمنین علی ـعلیه السلام ـ بیش از آنست که تنها او را بر
اصحاب ترجیح دهم، بلکه علی ـ علیه السّلام ـ را بر کسانی که افضل از
ابوبکر و عمر و عثمان نیز هستند ترجیح میدهم.»
حجّاج گفت: «مقصود خود را واضحتر بگو.»
بهترین رهبر ابناء بشر کیست علیست
به یتیمان ستم دیده پدر کیست علیست
داشت ایزدبه صدف یک دُر یک گوهر ناب
دُر یکدانه نبی هست و گهر کیست علیست
آنکه بر دوش رسول مدنی پای نهاد
تا کند بتکده ها زیر و زبر کیست علیست
کس نگفته است سلونی بجهان بهر بشر
انکه فرمود و به ما داد خبر کیست علیست
آنکه بر جای نبی خفت که از راه وفا
کند از جان نبی دفع خطر کیست علیست
آنکه با دیدن رخسار غم آلود یتیم
اشک می ریخت به دامن چو گهر کیست علیست
آنکه می برد غذای فقرا بر سر دوش
نیمه شب بر سر هر کوی و گذر کیست علیست
آنکه در خانه حق آمد و از خانه حق
بست از دار جهان بار سفر کیست علیست
آنکه شق القمر از تیغ عدو گشت سرش
بر سر سجده بهنگام سحر کیست علیست
(ژولیده نیشابوری)
1. به خدا سوگند، نبی مکرم (ص) مرا در میان امتش جانشین کرد و من پس از وی حجت خدا بر مردم هستم. همانا پذیرش ولایت و امامت من بر ساکنان آسمان ها همان گونه لازم گشته که بر اهل زمین واجب شده است.
فرشتگان از فضایل من سخن می گویند و ذکر مناقب من تسبیح ملائکه است.
ای مردم! از من پیروی کنید که شما را به راه حق می خوانم و به جانب چپ و راست منحرف نشوید که سرانجام آن گمراهی است.
2. منم وصی پیامبر شما، و خلیفه و پیشوای مومنان...
پیروانم را به بهشت رسانم و دشمنانم را به دوزخ افکنم.
منم شمشیر قهر خدا که بر دشمنان خدا فرود آید و سایه لطف و رحمت الهی که بر دوستان خدا گسترده است.
من علی بن ابی طالب فرزند عبدالمطلب و برادر رسول خدا(ص) شوی دخترش فاطمه و پدر حسن و حسین و جانشین او در تمام حالات هستم و دارای همه مناقب و مکارم و رازدار پیغمبرم.
3. مریم مادرعیسی (ع) در بیت المقدس معتکف بود. وقتی که درد زایمان بر او عارض گشت به وی گفتند: بیرون شو! اینجا خانه عبادت است نه خانه ولادت.
زکریا بن یحیی بن أبان القسطاط برای ما نقل کرد
و گفت : برای ما حدیث کرد محمد بن زیاد از عقبه از عامر جهنی که گفت:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) وارد مسجد شد و ما نشسته بودیم و ابوبکر، عمر،
عثمان و علی (علیه السلام )نیزدر میان ما بودند .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) نزد علی (علیه السلام ) نشست و به راست و چپ
نگاهی کرد
و فرمود: در راست و چپ عرش، مردانی بر منبرهایی از نور هستند که از صورت آنان
نور می تابد.
ابوبکر برخاست و گفت : پدر و مادرم فدای تو باد، ای رسول خدا ! من از آنانم ؟
فرمود :
بنشین.
سپس عمر برخاست و گفته ابوبکر را عرض کرد . رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) به او نیز فرمود :
بنشین.
هنگامی که ابن مسعود این جریانات را دید، بلند شد و عرض کرد : پدر و مادرم فدای
تو باد؛ اوصاف آنان را برایمان بگو، تا به صفت و نشانی، آنها را بشناسیم.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دست خود را بر دوش امیرالمؤمنین (علیه السلام )
زد و فرمود : او و شیعیانش رستگارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا جواد الائمه
یک حدیث بسیار زیبا درباره امام جواد علیه السلام از زبان امام رضا علیه السلام
ابو یحیی صفانی می گوید:
در خدمت امام هشتم علیه السلام بودم که فرزند کوچکش، امام جواد علیه السلام را نزد او آوردند. امام رضا فرمود:« این مولودی است که با برکت تر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است.»
در خراسان یکی از اصحاب امام رضا از او پرسید:«اگر برای شما حادثه ای پیش آمد ما به چه کسی مراجعه کنیم؟»
حضرت رضا علیه السلام پاسخ داد:« به فرزندم.»
چون امام جواد علیه السلام در آن زمان سن کمی داشت، مرد تعجب کرد. امام رضا علیه السلام به او فرمود:« عیسی زمانی به پیامبری مبعوث شد که سناش از سن فرزندم کمتر بود.»
منابع:
بحار الانوار، ج 50، ص 23، ح 14 و 15
کاظمین، حرم مطهر امام موسی کاظم و امام جواد علیهما السلام
....................................................
در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست
در چله گرفتن ثمری بهتراز این نیست
ما خُمِّ شراب از جگر غوره گرفتیم
در میکده ی ما هنری بهتر از این نیست
سجاده بیارید که تا صبح نخوابیم
در بین سحرها ، سحری بهتر از این نیست
ما درد نگفتیم ولی باز دوا کرد
در شهر، طبیب دگری بهتر از این نیست